خزرها قبیلهٔ سیزدهم
تاریخ مختصر قوم خزر

خزرها کیستند؟
تو این بخش میخوام دربارهٔ یکی از قدیمیترین اقوام ساکن در شمال فلات ایران صحبت کنم. قومی که اگر چه امروز نقش و اثر ملموسی ازشون باقی نمونده، اما در تاریخ تمدن های بزرگی که باهاشون در ارتباط بودن، تأثیرات بسیار مهمی گذاشتن. از خزرها و سرنوشتشون در تاریخ براتون میگم.
اولین نکتهٔ جالب دربارهٔ خزرها اینه که نام دریای خزر در زبان فارسی شاید تنها یادگاری باشه که امروز از این قوم باقی مونده. یه چیز ظاهرا بیربط دیگه ارتباط نزدیک اسرائیل با دولت جمهوری آذربایجانه. تا به حال فکر کردید که از نظر اسرائیل این رابطه یه رابطهٔ تاریخیه؟ خزرها در زمانی از تاریخشون یهودی شدن و به این ترتیب این ارتباط در دنیای سیاست امروز بهتر درک میشه.
خزرها، زمانی بر منطقهٔ وسیعی حکومت میکردن. از یه طرف تا سواحل سیحون در شرق و از طرف دیگه تا رودخانه دُن در بالای دریای سیاه. یعنی بیشتر سواحل دریای خزر دستشون بود. از طرف دیگه اون قدر مهم و مقتدر بودن که با شاهنشاهان ساسانی و امپراتوران روم رقابت میکردن.
گفته شده که در دربار ساسانیان علاوه بر مترجمانی از روم، هندوستان و ترکستان، مترجمی از خزرها هم حضور داشت و همینطور از سه کرسی زرینی که در دربار خسرو انوشیروان وجود داشت یکیش متعلق به خزرها بود. اینا صندلیهای زرینی بود که در دربار خسرو قرار داشت و همیشه خالی بود، مگر زمانی که شاه مورد نظر مهمان خسرو بود.
با این حال ارتباط خزرها و ساسانیان، بیشتر خصمانه بود تا دوستانه و این دشمنی از ابتدای شکل گیری حکومت خزرها در شمال دریای خزر شروع شد. خزرها معمولا به مرزهای شمال غربی قلمرو ساسانیان حملهور میشدن و اون مناطق رو غارت میکردن.
خسرو انوشیروان برای جلوگیری از حملهٔ خزرها و اقوام صحراگرد دیگه از سال ۵۶۲ تا ۵۷۱ میلادی، سد سنگی دربند رو که چهل کیلومتر طول داشت بین دریا و سلسله کوههای قفقاز بنا کرد.
انوشیروان، تو شهر دربند، قلعههای بسیار مستحکمی بنا کرد و برای نگهبانی از اونها هم نگهبانانی از موصل و دیاربکر یعنی مناطقی در شمال عراق و شرق ترکیهٔ الان، استخدام کرد.
ارتباط خزرها با همسایگان
خزرها ارتباط بسیار تنگاتنگی با امپراتوری روم شرقی داشتن، به طوری که در قرن چهارم میلادی، مُهر طلاییای که امپراتوران روم برای مهر کردن نامههای خاقان خزر ازش استفاده میکردن، بسیار با ارزشتر از مهری بود که برای پاپ رم یا جانشینهای شارلمانی استفاده میشد.
وجود یه دشمن مشترک، یعنی ساسانیان، امپراتوری روم شرقی و خزرها رو بسیار به هم نزدیک کرده بود. خزرها بارها در لشکرکشیهای رومیها به ایران ساسانی، با رومیها متحد شدن.
مثلا زمانی که هراکلیوس به تفلیس حمله کرد و اونجا رو به خاک و خون کشید، تعداد زیادی از لشکریانش رو خزرها تشکیل میدادن.
معمولا پیوند بین خزرها و امپراتوری روم شرقی، با ازدواج شاهزادههایی از دو طرف قوت میگرفت. تا جایی که حاصل یکی از این ازدواجها، یعنی ازدواج یک شاهزادهٔ خزری به نام تزیتزاک یا چیچک با کنستانتین پنجم، با عنوان لئوی چهارم یا لئوی خزری به امپراتوری روم شرقی رسید. البته لئوی چهارم تقریبا همزمان با شکل گیری خلافت عباسی زاده شد.
وقتی اعراب بر بخشهای زیادی از ایران زمین حاکم شدن و تلاش کردن راهشون رو به اروپا و غرب باز کنن، مقاومت خزرها بزرگترین مانعشون در منطقهٔ قفقاز بود. یعنی نه تنها نتونستن بر خزرها غلبه کنن، بلکه راهشون به سمت اروپا هم به وسیلهٔ خزرها سد شد. به همین دلیل محققان غربی، اروپا رو از این جهت وامدار خزرها میدونن.
خاستگاه قوم خزر
پیدا کردن پیشینه و خاستگاه خزرها کار چندان راحتی نیست چون ازشون آثار مکتوب و نوشتهای به زبان خزری باقی نمونده و به همین دلیل در مورد پیشینهٔ خزرها حرف و حدیث زیاده. بعضیها این قوم رو با توجه به موقعیت جغرافیاییشون باقیموندهٔ اقوام سکایی میدونن و کلمهٔ خزر رو به کسری نسبت میدن و خزرها رو ایرانی نژاد میدونن. بعضی هم با توجه به چند کلمهای که از زبانشون باقی مونده، همینطور آداب و رسومشون و به شهادت منابع عربی، یهودی و بیزانسی، میگن خزرها از نظر نژادی ترک بودن و جزو اقوام آلتایی به حساب میاومدن.
به خزرها در زبان ترکی سابیر، در فارسی خزران و در عربی الخز میگفتن. در منابع چینی هم بهشون میگفتن دولگاس یا ترک نژاد.
هر چند دربارهٔ ریشه و خاستگاه خزرها اختلاف خیلی زیاده اما دربارهٔ محل استقرارشون با قطعیت میشه گفت که ساکن شمال قفقاز بودند و وقتی در اواخر قرن ششم بعد از میلاد، با سقوط ترکان غربی، یک امپراتوری بزرگ رو درست کردن، بخش جنوب شرقی اروپا، روسیه، جنوب اوکراین، کریمه و قزاقزستان رو زیر سلطه داشتن. امپراتوری خزرها از قرن شش تا ده میلادی در اوج اقتدار حکومت کردن و یه مهرهٔ بسیار مهم در مناسبات منطقهٔ قفقاز بودن.
اون ها که خودشون رو وارث حقیقی ترکان غربی میدونستن، عنوان ترکان غربی یعنی خاقان رو هم برای خودشون انتخاب کردن.
خزرها و مسلمانان
بعد از فروپاشی دولت ساسانی و تصرف ایران زمین به دست اعراب، قفقاز تبدیل به مرز دولت اسلامی و غرب شد. ارتباط خزرها با امویان هم یه ارتباط کاملا خصمانه بود و چندین بار هر دو طرف به مرزهای هم تجاوز کردن. اما هیچ کدوم نتونستن چندان در سرزمینهای هم نفوذ کنن. در واقع خزرها مهمترین سد و مانع مسلمانان برای محاصرهٔ امپراتوری بیزانس بودن.
در زمان عباسیان درگیری بین خزرها و دولت عباسی کمتر شد. به نظر میرسه درگیریهای خلفای عباسی در شرق قلمرو اسلامی باعث شده باشه اونها بیشتر به دنبال برقراری صلح با خزرها باشن. با این حال در این دوره هم خزرها بسیار قوی و مقتدرن و مسلمانان نمیتونن به پیروزی چشمگیری در مقابلشون برسن. یکی از نشانه های این اقتدار هم به کار بردن لقب «خزران ستان» در اشعار شاعران برای بعضی از فرمانروایان اسلامیه که حتی تا سالها بعد از سقوط خزرها، به کار برده میشده.
دین و آیین خزرها
یه نکتهٔ جالب دیگه دربارهٔ خزرها دین و آیین اونهاست. با این که خزرها هرگز تسلیم مسلمانان نشدن، علاقهای به پذیرفتن دین مسیحیت هم نداشتن. با این حال برای این که به عنوان یک حکومت مقتدر بتونن جایگاه فرهنگی خودشون رو در دنیای متمدن باز کنن، از دین شمنی خودشون دست کشیدن و یهودی شدن. بدون این که نسبتی با کنعانیها و خاستگاه دین یهود داشته باشن. برای همین هم به قبیلهٔ سیزدهم یهودیان معروف شدن.
به روایت مسعودی در مروج الذهب، خاقان خزر در زمان خلافت هارون الرشید (۱۷۰-۱۹۳) یهودی شد و بعد از اون بسیاری از یهودیان سرزمینهای اسلامی و روم شرقی به قلمرو خزرها مهاجرت کردند. ابو عبید بکری، نویسندهٔ آندلوسی سدهٔ پنجم ، فشار امپراتور روم بر یهودیان روم شرقی و مهاجرت اونها به سرزمین خزران رو دلیل تغییر مذهب خاقان خزر دونسته.
نوع حکومتداری خزران
شکل حکومت خزرها از نکات بسیار جالبیه که در منابع مختلف بهش اشاره شده. برای مثال ابن فضلان در سفرنامهاش به سرزمین صقلابها یا بلغارها از سرزمین خزرها میگذره و اگر چه به شکل مستقیم با اون ها برخورد نمیکنه اما اطلاعات جالبی دربارهٔ تقسیم قدرت در بین خزرها ارائه میده.
ابن فضلان میگه حاکم اصلی در سرزمین خزرها خاقانه. اما خاقان فقط یه عنوان ظاهری و افتخاری بوده و با وجود خدم و حشم زیاد، خاقان قدرت اجرایی چندانی نداشته. در عوض قدرت اصلی رو فردی داشت که بهش ملک، بیگ، خاقان بیگ و إيشا می گفتن. حکومت بر قلمرو خزرها، ادارهٔ کشور و فرماندهی سپاه برعهدهٔ بیگ بوده، کسی که تمام امیرکها و پادشاههای خرد تابع خزرها ازش اطاعت میکردن. بیگ هر روز با پای برهنه میرفته پیش خاقان و بهش ابراز فرمانبرداری میکرده. غیر از بیگ هم فقط وزیر و اشخاصی که جایگاه بسیار بالایی داشتن میتونستن خاقان رو ببینن.
به نظر محققان، در نظام پادشاهی دوگانهٔ خزرها، خاقان مظهر قدرت آسمانی و بیگ مظهر قدرت زمینی به شمار می رفتهان.
ابن فضلان میگه مدت حکومت هر خاقان فقط چهل سال بود و در صورتی که حتی یک روز بیشتر از اون زنده میموند، به قتل میرسید. چون عقیده داشتن که بعد از این مدت از میزان دانایی و درایتش کم میشه.
در پایتخت خزرها، هفت قاضی با توجه به مذهب ساکنان قلمرو خزرها کار قضاوت رو در بین مردم انجام میدادن. دو نفر برای، مسلمانان، دو نفر برای یهودیان، دو نفر برای مسیحیان و یک نفر برای اسلاوها، روسها و پیروان ادیان ابتدایی. این قضیه نشون میده حاکمان خزر در برابر پیروان مذاهب و ادیان دیگه بسیار روادار بودن و مردم از هر کیش و مذهبی در سرزمینشون به راحتی زندگی میکردن.
حیات اقتصادی خزرها
خزرها با کشاورزی، تجارت و صنعتگری زندگیشون رو میگذروندن. بیشترین محصولی که تولید می کردن برنج و بعد انگور بود.
باستان شناسان آثار به جا مونده از صنایع مختلفی که در سرزمین خزرها رواج داشته پیدا کردن. صنایعی مثل سفالگری و فلزکاری و آهنگری. به نوشته اتو نیکلاویچ بادر، باستانشناس دورهٔ شوروی، خزرها در انتشار سبک نقرهکاری ایرانی «ساسانی» در نواحی شمال قلمرو خود و اروپای شرقی نقش مهمی داشتهان.
همچنین سرزمین خزرها جایگاه بسیار مهمی در مسیر تجاری بین اروپا و چین و هند داشت و در مسیر اصلی جادهای بود که قلمرو سامانیان یعنی فرارود و خراسان رو به اروپای شرقی و سواحل بالتیک وصل میکرد. این جاده به جادهٔ خز یا پوست یا جادهٔ نقره مشهوره چون از این مسیر، نقرههای سامانیان به سواحل بالتیک و اروپای شرقی و پوستهای گرانقیمت اون مناطق به سرزمینهای اسلامی میرسید.
در این زمان چند دسته بازرگان با ملیتهای مختلف مثل ردانیان یهودی، بلغار، ایرانی، عرب و احتمالا چینی در سرزمین خزرها داد و ستد میکردند. همین جا تا یادم نرفته بگم این ردانیان یهودی یک گروه تاجر یهودی بودن که احتمالا کلمه ردانی به مفهوم رهدانی بوده و از فارسی گرفته شده و خدمت بزرگی به ایجاد راه ابریشم به ویژه شاخهٔ غربی اون کردن.
به هر حال درآمد گمرکی، مهمترین منبع درآمد خزرها و برابر با یک دهم ارزش کالاهای تجاری بود.
درآمد ناشی از مالیات بر تجارت خزرها، اون قدر زیاد بود که در دیوان خاقانی، شاعر بزرگ قرن ششم، سال ها پس از فروپاشی خزرها از «خراج خزران» تو شعرش میگه:
دخلش خراج خزران، خیلش غزات ایران
جمعش سواد اعظم، رسمش جهاد اکبر
فروپاشی خزرها
مهمترین دلیل فروپاشی خزرها قدرت گرفتن تدریجی روسها در شمال دریای خزر و حملههای بی شمار اونها به سرزمین خزرها بود. روسها در حدود سال ۲۴۱ شمسی شهر کیف رو از خزها گرفتن و پچنگها، بلغارها و غزها رو در برابر خزرها با خودشون همراه کردند. در ۳۴۶ شمسی، امیر کیف (سواتوسلاو ایگوریوویچ) بیشتر شهرهای خزرها از جمله آتیل پایتخت اونها در مصب رود ولگا رو تصرف کرد و امپراتوری خزران ساقط شد. البته محققان عقیده دارن که فقط حملهٔ روس ها در فروپاشی خزرها موثر نبود. بلکه افزایش ارتفاع آب دریای خزر در نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم، باعث زیر آب رفتن بخش وسیعی از قلمرو اونها شد که ساکنانشون ناچار شدن به دامنهٔ بلندیها پناه ببرن. با فروپاشی دولت خزرها اول پچنگها (یک شاخه از ترک ها که از سمت سیبری اومده بودن و شمال دریای سیاه اقامت داشتن) ، بعدش غزها و بعدتر هم قبایل پولووتسی یا قپچاقها جای اونها رو گرفتن. با حملهٔ مغول، سرزمین خزرها به دست مغولان افتاد. به نظر میرسه که بعد از ویرانی قلمرو خزرها، بیشتر اونها مهاجرت کردن. اوکراین، مجارستان، لهستان و نقاط دیگر اروپای شرقی از جمله مکانهاییه که گفته میشه خزرها به اون مهاجرت کردن و همین طور بسیاری از محققان عقیده دارن همین خزرهای مهاجر اجداد بیشتر یهودیان اروپا باشن.
چیزی که براتون تعریف کردم، مختصری بود درباره قوم خزر. برای ما این اسم آشناست چون بزرگترین دریاچهٔ دنیا در شمال ایران هنوز در زبان فارسی به دریای خزر معروفه. اگر دوست دارید اطلاعات بیشتری درباره ی خزرها به دست بیارید ازتون دعوت می کنم دو کتاب مهم قبیلهٔ سیزدهم نوشتنه آرتور کسلر و تاریخ خزران نوشتهٔ دانلپ رو مطالعه کنید. همچنین در سفرنامهٔ ابن فضلان که در قسمت اول چاپارکست داستانش رو گفتیم اطلاعات جالبی درباره خزرها وجود داره.