دسکره یا دستگرد خسروی
دسکرهٔ خسروی، اقامتگاه باشکوه شاهان ساسانی

دسکره کجاست؟
امروز میخوام براتون از یه شهر صحبت کنم تو مسیر شاهراه بغداد - خراسان که از زمانهای بسیار دور محل گذر کاروانهای راه ابریشم بوده و توی کلی کتاب و سفرنامه هم اسمش اومده. اسم این شهر دسکره است و روزگاری یه محل خیلی آباد بوده در نزدیکی شهر بغداد. در واقع در شانزده فرسنگی شمال شرقی بغداد و نزدیک رودخونه دجله.
اما نکتۀ جالبتر دربارۀ این شهر اینه که در نزدیکی یکی از بزرگترین و باشکوهترین شهرهای تاریخ ایران ساخته شده بود، یعنی تیسفون پایتخت پادشاهان ساسانی. دلیل ساخته شدنش هم این بوده که پادشاهان ساسانی، بیرون شهرهای آباد و بزرگ قلمروشون مجموعههایی تفریحی برای خوشگذرانی و شکار و گذروندن اوقات فراغتشون میساختن که به این بافت خاص معماری میگفتن دسکره یا دستگرد.
شاید شما هم در سفر به گوشه و کنار ایران گذرتون به آبادی هایی به این اسم افتاده باشه.
دسکره را چه کسی ساخته؟
گفته میشه کاخ دستگرد یا دسکرۀ خسرو، اقامتگاه خسرو پرویز، بیستوچهارمین پادشاه ساسانی بوده. نویسندگان عرب بهش میگفتن الدسکره یا دسکره المُلک. خسرو پرویز این کاخ رو در فاصلۀ بسیار کم یعنی ۱۰۷ کیلومتری شمال شرقی تیسفون ساخته بود و از همون زمان هم موقعیت خیلی استراتژیکی به خاطر قرار گرفتن در مسیر راه ابریشم داشت. زمینهای دستگرد خسرو رو، رود دیاله یا نهروان آبیاری میکرده و خسرو پرویز باغهای بسیار زیبا و آبادی در اطراف کاخ خودش ساخته بود.
خسرو پرویز کاخ دستگرد رو بسیار دوست داشت و از سال ۶۰۴ میلادی تا سال ۶۲۸ میلادی، یعنی زمانی که هراکلیوس، امپراتور بیزانس، در لشکرکشیاش به ایران اونجا رو ویران کرد، در دستگرد خسروی اقامت داشت.
دسکره یعنی چی؟
اصطلاح دسکره یا دستگرد، در متون پهلوی بهصورت «دَستکَرت» اومده، و در نوشتههای فارسی میانه و سریانی هم ازش به وفور استفاده شده. این نشون میده که این کلمه یه کلمۀ فارسیه.
اون طور که از سنگ نوشتهای در مقصودآبادِ فارس و متن کارنامۀ اردشیر بابکان بر مییاد در روزگار ساسانیان معنای این اصطلاح به وضوح با معنای روستا متفاوت بوده. در متن کتاب ماتیکان هزار دادِستان، که یه کتاب در زمینهٔ حقوق و قضاوت در زمان ساسانیهاست، اصطلاح دستکَرت به تکه زمینی اربابی گفته میشده که رعایا یا بندگان بیزمین اون رو آباد میکردن، و شخصی بهعنوان مباشر وظیفۀ رسیدگی به کارهای زمینها و داراییهای مالک زمین و رعایا رو بر عهده داشته.
اصطلاح دستگرد در نوشتههای فارسی میانه، بهعنوان اسم عام برای زمینهای کشاورزی اربابی به کار میرفته، اما بعد از ساسانیان و از بین رفتن این شیوههای زمین داری، در نوشتههای تاریخی و جغرافیایی دورۀ اسلامی، اول در معنای زمینهای متعلق به شاهنشاهان ساسانی به کار رفته و کمکم، به اسم خاص بدل شده. یعنی مکانهایی خاص به این اسم نامیده شدن.
جایگاه دسکره در معماری ایران
به نظر میرسه ساختن دسکرهها یا دستگردها یه سنت معماری بوده در ایران پیش از اسلام. چون اگر به کتابهای تاریخ و جغرافیا و همین طور سفرنامهها مراجعه کنیم به کلی مکان برخورد میکنیم در سراسر ایران زمین، به نام دسکره یا دستگرد.
پس دسکرهها عمارت هایی بودن که در خارج از شهرها ساخته می شد. این عمارت ها اتاق هایی برای بندگان و خدمه داشتن و بوستان یا باغی در اطرافشون بود. دور تا دورشون دیواری دفاعی میکشیدن و دروازهایی هم داشتن. ممکن بود به شاهان، بزرگان و اعیان یا اشخاص عادی تر تعلق داشته باشن.
علاوه بر آبادیهایی که هنوز در ایران به نام دستگرد وجود داره، از این دسکرهها چند تا کوشک هم تا به امروز باقی مونده، که استفادههای دیگه ای ازشون شده. مثل دسکرههای جبلیۀ کرمان یا گنبد گبران یا هارونیۀ طوس که میگن مزار امام محمد غزالیه. همین طور خواجه ربیع مشهد یا زنگیان یزد که بعدها تبدیل به آرامگاه و مصلی شده. تعداد زیادی از این دسکره ها هم به خاطر خشک شدن باغ اطرافش، متروکه و ویران شده.
ولی یا این همه دسکره خسرو از مشهورترین دستگردهاییه که تا روزگار ما اسمش باقی مونده.
دسکره در آثار جغرافیدانان مشهور
دسکرۀ خسرو در نوشتههای جغرافی دانان، تاریخنگاران و سفرنامهنویسان قرنهای اول دورهٔ اسلامی به خوبی توصیف شده. مثلا فردی به نام ابنخردادبه جغرافی دان قرن سوم هجری، در کتابش، مسالک الممالک از این مکان یاد کرده.
ابن فضلان، ملای دربار خلیفه المقتدربالله هم ، در مسیر مأموریتش به سرزمین صقلابها یا بلغارها از دسکره گذشته. همین طور ابودلف، سفرنامه نویس ماجراجوی قرن چهار شمسی هم دسکره رو در رسالهٔ دومش توصیف کرده. ابودولف در دسکره، ساختمانهای عجیبی از کوشک ها و ایوانها رو میبینه که با سنگهای قالبی تراش خورده بنا شدن جوری که به نظر میرسیده دیوارها از سنگ یکپارچه هستن.
اِبْنِ رُسْته جغرافی دان عرب اواخر سده سوم شمسی، دسکرة الملک رو شهری بزرگی توصیف کرده که در اونجا، اقامتگاه سلطنتی شاهنشاهان ساسانی وجود داشته که با دیواری بلند و استوار احاطه شده بوده. ابن رسته میگه در این محوطۀ محصور، بهجز این اقامتگاه، ساختمان دیگهای بر جا نمونده و تنها راه ورود به اون هم از طریق دروازهای بوده که در جنوب غربی دیوار محوطه قرار داشته .
در نوشتههای بعد از اسلام از دسکرههای متعددی نام برده شده مثل: دو دستگرد در اطراف مرو، دستگردی به نام دستگرد جُموکیان در بلخ، چندین روستا با نام دستگرد در حوالی اصفهان، دو دهکده در اطراف طوس یکی در نوقان و دیگری به نام دستجرد خوشانگور، دهکدهای در حوالی سرخس به نام دستجرد لقمان، دستگردی در ناحیۀ چغانیان، و دستگردی در اطراف ری، همچنین دهکدهای نزدیک شهرابان واقع در شمال غربی بغداد، و دهکدهای در خوزستان.
دسکره در دوران اسلامی
یه نکتهٔ جالب دربارهٖ دسکرهها اینه که از سدۀ دوم شمسی دسکره با مفاهیم جدیدی در زبان عرب پیوند خورد. بعد از اسلام به دلیل سختگیریهایی که در شهرها اعمال میشد جوانان خوشگذران برای فراهم کردن و نوشیدن شراب به محلات غیرمسلمانان، یا به خانههای ییلاقی اطراف شهر یا همون دسکرهها یا دیرها و خانههای ترسایان میرفتن.
ارتباط این عمارتها با عیش و طرب جوانان، معنای ضمنی جدیدی رو به واژۀ دسکره داد و بعد از اسلام دسکره به معنای خانههای عجمیان که در اونها جوانان به لهو لعب میپردازن، به کار رفت.
دیرها و بناهای وابسته به اون ها هم که از نظر ظاهر شبیه دسکرهها بود همین معنی ضمنی رو پیدا کردن.
به این ترتیب دسکره با سه موضوع دیگه ارتباط پیدا کرد. اول خانههای متعلق به غیرمسلمانان یا ترسایان که در اونها آلات لهو و لعب باشه، دیر ترسایان و محفل جوانان خوشگذران.
در آثار ادبیای که در سدههای اول اسلامی به زبان عربی پدید اومدن اشارههای بسیاری به حضور بزرگان گروههای ممتاز جامعه مثل خلیفهزادگان ساکن بغداد در دسکرهها شده.
در نیمهٔ قرن پنجم شمسی گروهی شکل گرفتن به نان فتیان یا جوانمردان یا اهل فتوت که محل جمع شدنشون در بعضی از آثار به دسکره معروف شد.
نبرد خسرو پرویز با هراکلیوس در دسکره
برگردیم به دستگرد خسروی. نام دستگرد خسرو پرویز، با یه واقعهٔ تاریخی بسیار مهم هم گره خورده. اتفاقی که باعث شد بناهای پر شکوهش ویران بشن. این واقعه نبرد دستگرده. در این نبرد هراکلیوس امپراتور روم در سال ۶۲۸ میلادی با سپاهی پنجاه هزار نفره به دستگرد حمله کرد و اون رو ویران کرد.
سالخوردگی خسرو پرویز و همین طور تعداد کم سپاهیان ساسانی در اون منطقه این امپراتور روم رو مطمئن کرده بود که حتما در این جنگ پیروز میشه. خسرو پرویز هم سپاهی رو با چهل هزار سرباز به مقابله به هراکلیوس فرستاد. دو سپاه در نزدیکی نینوا به هم رسیدن و جنگ سختی بینشون در گرفت.
در این جنگ سردار بزرگ ایرانی که رومیها اسمش رو رازاتس ثبت کرده بودن و شاید همون راهزاد باشه، کشته میشه و سپاه ایران با این که شکست نمیخوره اما مجبور میشه به سنگرهای خودش عقبنشینی کنه.
خسرو پرویز و همسرش شیرین هم که تا اون زمان در دستگرد اقامت داشتن به تیسفون فرار میکنن و دسکره به تصرف رومیها در مییاد.
هراکلیوس بعد از تصرف دسکره ، یه جشن مذهبی در کاخ خسرو پرویز برگزار کرد. قشون روم هم سیصد پرچم به غنیمت گرفته شدهٔ رومی رو که در طی جنگهای سابق، مثل نشانههای شکست روم، به دست ایرانیان افتاده بود، پس گرفتن و غنایم بسیار دیگری که در کاخ بود رو غارت کردن.
با وجود این، جنگ به همین جا ختم نمیشه. خسرو پرویز وارد کارزار میشه و نیروهای ساسانی کنار نهروان جمع میشن. هراکلیوس در نهروان خبردار میشه که پلهای نهر رو پشت سرش خراب کردن و هراسان از این که به دام بیفته به سرعت بدون اینکه شکست خورده باشه، عقب نشینی میکنه.
بقایای دسکرهٔ خسروی
ویرانههای دسکره هنوز هم در کشور عراق امروزی باقی مونده و این روزها باستان شناسان در استان دیاله در شرق عراق، در بررسیهای باستانشناسی خودشون به معابری زیرزمینی برخورد کردهان که به نظر میرسه راههای مخفی منتهی به این کاخ باشه.
باستان شناسان عراقی تأکید میکنن که یافتههای باستان شناسی نشون میده، این شهر مرکز اقتصادی و نظامی مهمی بوده و از اون جا که در ساخت بنای اون خشت، شیر، و گل به کار رفته احتمالا مرکز اقامت شاهزادگان و خاندان سلطنتی بوده.
زندگی تو این شهر ظاهرا بعد از حملهٔ اعراب هم ادامه داشته، اما محوطهٔ درونی کاخ دست نخورده باقی مونده و حتی مسجدی که بنا شده، بیرون عمارت ساخته شده.
همینطور تصویربرداری ماهوارهای نشون میده که این کاخ، سرسراهای وسیعی داشته که شاه ساسانی در اونها میهمانان و دیدارکنندگان خودش رو به حضور میپذیرفته.